روستای زیبای کرمجگان

روستای کرمجگان-اخبار- جاذبه های طبیعی و گردشگری-سنتهاومراسم مذهبی

روستای زیبای کرمجگان

روستای کرمجگان-اخبار- جاذبه های طبیعی و گردشگری-سنتهاومراسم مذهبی

دعای روز بیست و پنجم بیست و ششم

 

دعای روز بیست و ششم

دعای روز بیست و پنجم

السلام علیک یا امیرالمومنین

 

*************************

ألسَّلامُ عَلَیکَ یَا وَلیَّ اللّهِ، أنتَ أوَّلُ مَظلُومٍ، وَ أوَّلُ غُصِبَ حَقُّهُ
سلام بر تو ای ولیّ خدا، تو اوّل مظلوم عالمی،و نخستین کسیکه
حقّ او غصب شد،


صَـبَرتَ وَ احـتَسَبتَ حَتِی أتیکَ الیَقـینُ، فَأشهَدُ أنَّکَ لَقیتَ اللّهَ
و صبر و شکیبا بودی تا هنگام شهادت، پس گواهی میدهم که تو
خدا را ملاقات کردی،


وَ أنتَ شَهـیدٌ، عَـذَّبَ اللّهُ قَاتِـلَکَ بِأنواعِ العَـذابِ، وَ جَـدَّدَ عَلَیهِ
با مـقام شهـادت، خـدا قـاتـلت را بـه انـواع عـذاب، و مـجـدد گـرداند


العَـذابَ، جِـئتُکَ عَـارِفـاً بِحَـقِّکَ، مُستَـبصِـراً بّشَأنِکَ، مُـعـادِیاً
عذابش را، من آمدم بدرگاه حضرتت در حالیکه عارف بحق امامتت،
و بصیر به شأن ولایتت بودم، و دشمن


لِـأعـدائِـکَ وَ مَـن ظـَلَمَکَ،ألـقَـی عَـلَی ذَلِکَ رَبـّی إنـشَـاءَاللّهُ،
با دشمنان و ظالمان در حق تو، و بدین حال ایمان إنشاءالله خدا را
ملاقات خواهم کرد،


یَا وَلیَِّ اللّهِ إنَّ لی ذُونُـوبـاً کـَثیرَةً،فَـاشـفَـع لی إلی رَبِّکَ، فَـإنَّ
ای ولیّ خـدا مرا گـنـاهان بسیار است، تو به درگـاه پـروردگارت مرا
شفاعت فرما، بدرستیکه


لَکَ عِـنـدَاللّهِ مَـقـَامـاً مَـعـلـُومـاً، وَ أنَّ لَـکَ عِـنــدَاللّهِ جَـاهـاً وَ
ترا نزد خدا مقام رفیـعی است مـعلوم، و ترا نزد خدا جاه و شئونات


شَـفـاعَـةً، وَ قـَد قـَالَ اللّهُ تَعَالی وَ لایَشفَعـُونَ إلاّ لِمَنِ ارتَـضی.
و مقام شفاعت کبری است، که ایزد متعال فرمود شفاعت نمیکند
کسی جز آنکس که خداوند از او خشنود است.


 

(۱) مفتاح امیرالمؤمنین(علیه السلام) و زیارت پنجم در مفاتیح الجنان.

*************************

ابن بابویه و قطب راوندی به سند معتبر از حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) روایت کرده اند که هشام بن عبدالملک از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) سؤال کرد که مرا خبر ده شبی که امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(علیهما السلام) در آن شب کشته شد؛ مردمی که در غیر شهر کوفه بودند، به چه علامت دانستند که آنحضرت کشته شده است؟

حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) فرمودند: که در آن شب تا طلوع صبح در هر جای زمین که سنگی بر میداشتند، از زیر آن سنگ خون تازه می جوشید. همین علامت ظاهر شد در شبی که سیدالشهداء حضرت امام حسین(علیه السلام) شهید شده بود.

 

(۲) جلاءالعیون، ص215.

*************************

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): یَا عَلی! أنتَ المَظلُومُ بَعدی،
مَن ظَلَمَکَ فَقَد ظَلَمَنی وَ مَن أنصَفَکَ فَقَد أنصَفَنی وَ
مَن جَهَدکَ فَقَد جَهَدنی وَ مَن والاکَ فَقَد
والانی وَ مَن عاداکَ فَقَد عادانی
وَ مَن أطاعَکَ فَقَد أطاعَنی
وَ مَن عَصاکَ فَقَد
عَصانی.
(۱)



پیغمبر اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:یا علی(علیه السلام)! تو بعد از من مظلومی؛


     ــ کسی که تو را ظـلـم کـنـد، بـه مـن ظـلم کـرده 
     ــ کسی که به تو خـوبی کنـد، به من خـوبی کرده
     ــ کسی که تو را انـکـار کـنـد، مـرا انـکـار نــمــوده
     ــ کسی که تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته
     ــ کسی که با تو دشمنی کند با من دشمنی کرده
     ــ کسی که تو را اطـاعـت کـنـد، مرا اطاعـت کرده
     ــ کسی که تو را مـعصیت کند، مرا معصـیت کرده


 

(۳) بحار الأنوار ، ج ۲۷ ، ص ۶۱ .

مولا خدا حافظ

*************************

امشب دیگر امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) از همّ و غم دنیا فارغ می شوند، دعای بیست و نه ساله اش به اجابت می رسد.آخر بیست و نه سال قبل، کنار قبر مطهر حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) نشسته بودند، صورتشان را روی خاک قبر گذاشتند، صدا زدند زهرا جان! دیگر دلم نمی خواهد زنده بمانم. کاش با این ناله ها روح از بدنم مفارقت می کرد، منم همراه تو می آمدم.



                         ** نَفسی عَلیَ زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَة **
                                                  **
یَا لَـیتَهَا خـَرَجَت مَعَ الزَّفَراتِ **



حضرت زینب کبری
(علیها السلام) عقیله بنی هاشم، می گوید: امشب رنگ صورت بابام ،ساعت به ساعت بدتر می شد. یکوقت دیدم آنقدر زهر به صورت مبارکش اثر کرده که دیگر رنگ دستمالی که به پیشانیش بسته بودند با رنگ صورتش یکی شده، دیگر با کسی حرف نمی زند، فقط می گفت « لا اله الا الله » (۳)


از پیشانی نازنینش عرق می ریخت، می دانید چه عرقی؟

چون انسان وقتی محتضر شد، عرق مرگ به پیشانیش جمع می شود. یکوقت دیدند، امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) چشمانش را فرو بست، پاهای مبارک را بطرف قبله کشید، فرمود «أشهد أن لا اله الاّ الله وحده لا شریک له» .صدای شیون و ناله بلند شد، یکوقت دیدند آسمان دگرگون شد، زمین دارد می لرزد، صدای نوحه جنّ و ملک شنیده می شد. مردم صدا می زدند: وا امــامــا وا عــلــیّــا. (۴)




(۴) بحار الأنوار ، ج ۴۲ ، ص ۲۴۵ .
(۵) منتهی الآمال ، ص ۱۹۴ .

*************************

«ألسَّلامُعَلَیکَیاأمیرَالمُؤمِنینحَیدَر(ع)»

 

      ** امـیـرالـمـؤمنـیـن حـیدر(ع) به جنت می نهد پا را **
                                               **
پـیـمبر(ص) آورد از بهر استـقـبال، زهـراء(س) را **

      ** نشان هم دهند از چشم احمد(ص) دور، سر بسته **
                                               **
علی(ع) فرق شکسته،فاطمه(س) پهلوی بشکسته **


 

منبع شعر: کتاب زمزمه های دلجو، ص۱۸۷. 

 

**اللّهم عجّل لولیک الفرج**

رمضان رو به پایان است

 

پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: قرآن از همه چیز، جز خدا، برتر است، پس هرکه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هرکه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.                           

بحار الأنوار، ج92، ص 19

 

 در شب قدر، که از چشمه نور آیه هایی روشن جلوه هایی جانسوز تا سحرگاه فرو می بارد، وای بر ما، اگر از ریزش فیض بهره هایی نبریم. حیف اگر در "شب قدر"، "قدر" خود نشناسیم.

***

رمضان، دعوتی است به باز یافتن "خود گمشده"، و "فطر"، موسم چیدن میوه "فلاح" از چشمه "فطرت"است، و سپاس نعمتی است  که در رمضان و شبهای قدر آفرین آن نازل می شود.

"شب های قدر"، اوج این پر گشودن در فضای نیایش و عبودیت است و شکوفایی "رحمت الهی" بر بندگان.

رمضان، موسم پر برگ و بار بازگشت به سرشت پاک است.

روزه، آزمون سراسری "اخلاص" بندگان است، تا از اسارت " شکم"و "شهوت" رها  شوند و از "بند مادیات" و "کمند تعلقات" آزاد گردند.

و … "شب قدر"، ساعت پذیرایی از مهمانان "بزم حضور" در "مائده قرب" است.

کیست که بر سفره مولی بنشیند و گرسنه برخیزد؟

شب زنده داریهای عابدان، اشکهای شب بیداران و نجوای خالصانه دعاخوانان، استغفارهای پارسایان و متهجدان، "یارب یارب" سحرخیزان، همه و همه، جلوه هایی از برکات این ماه و شبهای قدر است.

شبی که سپیده بیداری، سراسر سلام و نور است، "سلام هی حتی مطلع الفجر" کاش چراغ "ذکر" بسته و شمع "یاد"، در شبستان همه دلها روشن شود و ظلمت گناه و غفلت، از زاویه همه قلوب، زدوده گردد.

خسران زده کیست؟

آنکه ماه رمضان و سحرهایش و شب قدرش بر او بگذرد و غفران الهی شامل حالش  نشود و "تحول" نیابد.

مگر ما در طول سال، چقدر فرصت "تجدید دیدار" با "فطرت" داریم؟

مگر در طول سال، چند "شب قدر" داریم؟

ماهی جان، در دریای "یاد خدا" است که حیات می یابد. وگرنه، دلهای جدا از خدا، مشتی گوشت است و سخت تر از سنگ! "بیا، بیا، که بشوییم خانه دل را،

چرا گناه، چرا غفلت و فراموشی؟

بیا که چهره دل را، به آب "توبه" بشوییم و پاکتر گردیم. بیا به فطرت بی عیب خویش، برگردیم.

در شب قدر، رو به آینه محاسبه می نشینیم و چهره جان را بی غبار می بینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستشو می دهیم.

شب قدر، شب گشودن سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن چون ابر بهار در  دل آستان آفریدگار غفار است. شب قدر، شب احیای خویش، با دم مسیحایی دعاست.

شبی است که باید قدر خویش را بشناسی، تقدیر خویش را رقم بزنی و… "خویشتن جدید" را با قلم توبه و جوهر اشک، ترسیم کنی

 

 

خطبه بی (الف) از امیرالمومنین(ع)

 

خطبه بی« الف »

عده ای از اصحاب رسول خدا (ص) در مسجد، دور هم نشسته بودند و از موضوعات

مختلف سخن می گفتند .

یکی از اصحاب گفت : راستی! به نظر شما کدامیک از حروف الفبا در کلمات بیشتر

 مشاهده می شود؟

همگان گفتند : حرف «الف»

پس امیر المومنین (ع) فرمودند : اکنون برای شما خطبه ی مصلی می خوانم ،

بدون اینکه از حرف الف در آن خبری باشد .

اصحاب تعجب زده به دهان مبارک امام علی (ع) چشم دوختند.

امیر المومنین آغاز خطبه نمودند:

 حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتَهُ ، وَ سَبَغَت نِعمَتَهُ ، وَ سَبَقَت غَضَبَهُ رَحمَتُهُ ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ ،

 وَ نَفِذَت مَشیئَتُهُ، وَ بَلَغَت قَضِیَّتَهُ.

حَمِدتُهُ حَمدَ مُقرّ بِرُبُوبِیَّتِهِ ، مُتَخَضِّع لِعُبُودِیَّتِهِ‌، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئَتِهِ ، مُتَفَرِّدٍ بِتَوحِیدِهِ ،

مُوَمِّلٍ مِنهُ مَغفِرَهٌ تُنجیهِ ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بنیهِ.

وَ نَستَعِینُهُ وَ نَستَرسِدُهُ وَ نَستَهدیهِ ، وَ نُؤمِنُ بِهِ وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ ، وَ شَهِدتُ لَهُ شُهُودَ مُخلِصٍ مُوقِنٍ ،

 وَ فََرَّدتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتَیَقِّنٍ ، وَ وَحَّدتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مَذعِنٍ ، لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ ، وَ لَم یَکُن

 لَهُ وَلِیٌّ فی صُنعِهِ ، جَلَّ عَن مُشیرٍ وَ وَزِیرٍ ، وَ عَن عَونٍ وَ مُعیِنٍ وَ نَصِیرٍ وَ نَظِیرٍ ...

وَ شَهِدتُ بِبَعُثِ مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ ، وَ عَبدِهِ وَ صَفِیِّهِ ، وَ نَبِیِّهِ وَ نَجِبِّهِ وَ حَبِیبِهِ وَ خَلِیلِهِ ، بَعَثَهُ فِی

خَیرِ عَصرٍ ، وَ حینَ فترَهٍ وَ کُفرٍ ، رَحمَهً لِعَبیدِهِ ، وَ مِنَّهً لِمَزیدِهِ ، حَتَمَ بِهِ نَبُوَّتَهُ ، وَ سَیَّدَ بِهِ

حُجَّتَهُ ، فَوَعَظَ وَ نَصَحَ وَ بَلَعَ وَ کَدَمَ ، رَؤُفٌ بِکُلِّ ، مُؤمِنٍ ، رَحِیمٌ سَخِیٌّ ، رَضِیٌّ وَلِیٌّ زَکِیٌّ ،

عَلَیهِ رَحمَهٌ وَ تَسلِیمٌ ، وَ بَرَکَهٌ وَ تَکرِیمٌ ، مِن رَبٍّ غَفُورٍ رَحیِمٍ ، قریبٍ مُجیبٍ .

وَصَّیتُکُم مَعشَرَ مَن حَضَرَنی بِوَصِیَّهِ رَبِّکُم ، وَ ذَکَّرتُکُم بِسُنَّهِ نَبِیِّکُم ، فَعَلَیکُم بِرَهبَهٍ تُسکِنُ قُلُوبَکُم ،

وَ خَشیَهٍ تُذری دُمُوعَکُم ...

وَ لتَکُن مَساَلَتَکُم مَساَلَهُ ذُلٍّ وَ خُضُوعٍ ، وَ شُکرٍ وَ خُشُوعٍ ، بِتَوبَهٍ وَ تَوَدُّعٍ ، وَ نَدمٍ وَ رُجُوعٍ ...

نَعُوذُ بِرَبٍّ قَدِیرٍ ، مِن شَرِّ کُلِّ مَصیرٍ ، وَ یَساَلُهُ عَفوَ مَن رَضِیَ عَنهُ وَ مَغفِرَهٌ مَن قَبلُهُ ، فَهُوَ

 مَساَلَتی ، وَ مُنحِجُ طَلَبَتی ...

عُذتُ بِرَتٍ عَلِیمٍ ، رَحِیمٍ کَرِیمٍ ، مِن شَرِّ کُلِّ عَدُوٍّ لعینٍ رَجیمٍ ، فَلیَتَضَرَّع مُتَضَرِّعُکُم ،

وَ لَیبتَهِل مُبتَهِلُکُم ، وَ یَستَغفِرُ کُلُّ مَربُوبٍ مِنکُم لِی وَ لَکُم ، وَ حَسبی رَبِّی وَحدَهُ .

 اصحاب چون این کلمات اعجاز آمیز را از حضرت امیر (ع) شنیدند در حالی که انگشت تعجب به دندان می گزیدند با گفتن آفرین و احسنت به آن حضرت پراکنده شدند .

شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 19 ، ص 140-143 .

تفصیل خطبه را که شامل حمد و ثناء خداوند و رسول گرامی اسلام (ص) و موعظه پیرامون شکر از نعمت و آمادگی برای مرگ و اوصاف قیامت است را در آدرس یاد شده ملاحظه نمایید .