میلاد مسعود دهمین امام و پیشوای شیعیان
حضرت امام علی النقی الهادی(ع)
بر تمامی پیروان آن حضرت مبار کباد.
سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک
آسمان امامت و ولایت
حضرت امام محمد باقر (ع)
بر شما شیعیان راستین آن حضرت تسلیت باد.
برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات
شباهتهای رستاخیز مهدی (عج) با رستـاخیـز آخـرت ۲۸ شهریور ۱۳۸۵
ایام الله، ایام مخصوصی است که نعمت و رحمت و یا عذاب و کیفر الهی در آن ظاهر میشود. نسبت دادن این روزها به خدا با اینکه همه ایام و همه موجودات از آن خداست، به خاطر حوادث مهمی است که در آن رخ داده و یا خواهد داد، مانند روز قیامت که در آن سلطنت آخرتی خدا هویدا میگردد و روز قیام مهدی که در آن، حکومت عدل بر گستره جهان سیطره پیدا میکند.
بعضی از ایام الله در روایت ذیل معرفی شده است:
"عَنْ مُثَنَّی الْحَنّاطِ قالَ: سَمِعْتُ اَبا جَعْفَرٍ یَقُولُ: اَیّامُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثَةٌ: یَوْمٌ یَقُوُمُ الْقائِمُ، وَ یَوَمُ الْکَرَّةِ، وَ یَوَمُ الْقِیامَةِ؛1 ایام الله سه روز است؛ روز قیام مهدی علیهالسلام ، روز رجعت و روز قیامت."
نوشتار کوتاهی که پیش رو دارید به بررسی اجمالی شباهتهای دو مورد از ایام الله ـ یعنی روزگار قیام حضرت مهدی و روز رستاخیز ـ پرداخته است.
1 ـ حوادث عجیب
یکی از وجوه مشترک بین رستاخیز آخرت و قیام مهدی علیهالسلام ، وقوع حوادث و رخدادهای بزرگ است که قبل از شروع آن دو، تحقق پیدا میکند.
قیامت کبری و رستاخیز مهدی علیهالسلام ، به خاطر اهمیتشان، مورد بشارت و نوید همه انبیا و اولیای الهی قرار گرفته، بلکه وجه مشترک همه ادیان الهی است.
حوادث قبل از قیامت کبری
الف . متلاشی شدن کوهها
"یَوْمَ تُرْجُفُ اْلاَرْضُ وَ الْجِبالُ"2؛ "روزی که زمین و کوهها به لرزه درآیند."
"وَ حُمِلَتِ اْلاَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً"؛3 "و زمین و کوهها از جای خود برداشته شوند و یکباره درهم کوبیده گردند."
ب . زلزلههای عظیم
"یا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ."4؛ "ای مردم از پروردگارتان پروا کنید؛ چرا که زلزله رستاخیز امری بزرگ است."
"اِذا رُجَّتِ اْلاَرْضُ رَجّا"5؛ "چون زمین با تکان [سختی] لرزانده شود."
ج . بی فروغ شدن خورشید و ستارگان
"اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ"6؛ "آنگاه که خورشید به هم درپیچد، و آنگاه که ستارگان تیره شوند."
"وَ خَسَفَ القَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ"7؛ "و ماه بی نور گردد و خورشید و ماه یک جا، جمع شوند."
حوادث قبل از رستاخیز مهدی علیهالسلام
الف . صیحه آسمانی
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: "یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَوَّلَ النَّهارِ؛ یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ؛8 در ابتدای روز، گویندهای در آسمان ندا میدهد، به گونهای که هر قومی با زبان خود، آن ندا را میشنود."
"اِذا نادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَنَّ الْحَقَّ فی آلِ مُحَمَّدٍ فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِیُّ عَلی اَفْواهِ النّاس ِوَ یَشْرَبُوْنَ حُبَّهُ وَ لا یَکُونُ لَهُمْ ذِکْرُ غَیْرِهِ؛9 هر گاه گویندهای از آسمان صدا بزند که حق با اولاد محمد صلیاللهعلیهوآله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیهالسلام بر سر زبانها میافتد، به گونهای که دل را به محبت او سیراب میکنند و غیر او را یاد نمیکنند."
ب. خسوف و کسوف
از نشانههای ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است.
کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها و بارها، رخ داده و از نظر علمی، خسوف و کسوف در روزهای یاد شده، پدیده عادی به حساب میآید و از دیرباز، منجمان، بر اساس محاسبههای دقیق ریاضی و نجومی، زمان گرفتن خورشید، یا ماه را در طول سال، پیش بینی میکردهاند، ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اول و یا آخر آن، امری غیرعادی است. البته در خود روایات هم، به غیرعادی بودن تحقق این نشانه، تصریح شده است.10
از امام باقر علیهالسلام نقل شده است که: "آیَتانِ تَکُونانِ قَبْلَ الْقائِمِ لَمْ تَکُونا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیهالسلام اِلَی اْلاَرْضِ، تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فِی النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ الْقَمَرُ فی آخِرِهِ، فَقالَ رَجُلٌ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فی آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِی النِّصْفِ؟ فَقالَ اَبُو جَعْفَر علیهالسلام : اِنّی لأََعْلَمُ بِما تَقُولُ وَ لکِنَّها آیَتانِ لَمْ تَکُونا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیهالسلام ؛11 پیش از قیام مهدی علیهالسلام دو نشانه پدید خواهد آمد که از زمان هبوط آدم علیهالسلام در زمین بی سابقه است؛ گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن. مردی به امام عرض کرد: ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟! حضرت فرمود: همانا من به آنچه میگویی داناترم، این دو از آیتهای الهی هستند که واقع شدن آنها از زمان هبوط آدم علیهالسلام تاکنون سابقه ندارد."
به نظر میرسد وقوع این دو امت من در زمان مهدی علیهالسلام
به نعمتی دست یابند که پیش از آن و در هیچ دورهای دست نیافته بودند. [در آن روزگار[ آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه ندارد.
پدیده به صورت غیرعادی، به خاطر آن است که اهمیت مسأله ظهور، نمایان شود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیّای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.
ج . بارانهای پیاپی
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: "اِنَّ قُدّامَ الْقائِمِ لَسَنَةٌ غَیْداقَةٌ یَفْسُدُ التَّمْرُ فِی النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فی ذلِکَ؛12 در آستانه قیام مهدی علیهالسلام سالی پر باران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روی نخل میپوسد. پس در این امر، تردیدی به خود راه ندهید."
البته برای قیام امام مهدی علیهالسلام علائم و نشانههای بسیاری بیان شده که به ذکر عناوین برخی از آنها اکتفا میکنیم:
د . طلوع خورشید از مغرب
ذ . خروج یأجوج و مأجوج
ر . خروج دجّال
ز . خروج یمانی
ه·· . خروج سفیانی13
2 ـ برقراری عدالت
اجرای عدالت و تحقق آن، یکی از وجوه مشترک بین قیامت کبری و قیامت صغری (ظهور مهدی علیهالسلام ) است.
عدالت در قیامت کبری
"وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیمَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفسٌ شَیْئا وَ اِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبینَ"؛14 "ترازوهای عدل را در روز رستاخیز قرار میدهیم، پس هیچ کس [در] چیزی ستم نمیبیند. و اگر [عمل] هموزن دانه خردلی باشد آن را میآوریم وکافی است که ما حساب کننده باشیم."
"فَمَنْ یَعَمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ"؛15 "پس هر کس هموزن ذرهای نیکی کند آن را خواهد دید و هر کس هموزن ذرهای بدی کند آن را خواهد دید."
عدالت در رستاخیز مهدی
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: "... اَلتّاسِعُ مِنْهُمْ قائِمُ اَهْلِ بَیْتی، مَهدِیُّ اُمَّتی، اَشْبَهُ النّاسِ بی فی شِمائِلِه وَ اَقْوالِهِ وَ اَفْعالِهِ، یَظْهَرُ بَعْدَ غِیبَةٍ طَویلَةٍ وَ حَیْرَةٍ مُضِلَّةٍ، فَیُعْلِنُ أَمْرَ اللّهِ وَ یُظْهِرُ دینَ اللّهِ... فَیَمْلأَُ اْلاَرضَ قِسْطا وَ عَدْلاً، کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛16 نهم آنان (امامان) قائم خاندان من، مهدی امتم میباشد. او در سیما و گفتار و کردار شبیهترین مردم به من است. پس از غیبت طولانی و سردرگمی گمراه کنندهای ظاهر میشود، آنگاه امر خدا را اعلان و آئین خدا را آشکار میسازد... پس زمین را از عدل و داد لبریز میکند."
امام باقر علیهالسلام میفرماید: "... وَ کَذلِکَ القائِمُ اِذا قامَ یُبْطِلُ ما کَانَ فِی الْهُدْنَةِ مِمّا کانَ فِی اَیْدِی النّاسِ وَ یَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ؛17
همچون پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنگاه که قائم علیهالسلام قیام کند، آنچه را از راه و روشهای غلط میان مردم در زمان قبل از ظهور رایج است زیر پا مینهد، و آیین دادگری را برپا میدارد."
جناب حکیمه خاتون چنین روایت میکند: آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و [همچون پیامبران که در آغاز کودکی توان سخن گفتن دارند] به یکتائی خداوند و رسالت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله و امامت امام علی علیهالسلام و دیگر امامان گواهی داد، سپس چنین فرمود: "اَللّهُمَّ أَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی، وَ أَتْمِمْ لی اَمْری، وَ ثَبِّتْ وَطْأَتی، وَامْلَأِ اْلاَرْضَ بی عَدْلاً وَ قِسْطا؛ خداوندا! به آنچه به من وعده دادی وفا کن، و امر مرا (حکومت عدالت گستر جهانی) به کمال برسان، و گامهای مرا استوار بدار، و زمین را به دست من آکنده از عدل و دادساز."
3 ـ اقتدار در حاکمیت
از شباهتهای دیگری که بین این دو قیام میتوان ذکر کرد، اقتدار در حاکمیت است.
اقتدار حاکمیت در قیامت کبری
یکی از مهمترین منزلگاههای قیامت که اقتدار خداوند را به منصه ظهور میرساند، مرحله رسیدگی به حساب خلایق در دادگاه عدل الهی با حضور شاهدان مختلف، و سنجش اعمال در ترازوی مخصوص است. دادگاهی که همه را غرق در وحشت و اضطراب میکند، دادگاهی که قاضی و داورش خدای مقتدر و قوی است.
"فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدّینِ، اَلَیْسَ اللَّهُ بِاَحْکَمِ الْحاکِمینَ"؛18 "پس چه چیز تو را بعد از این به تکذیب جزا وا میدارد، آیا خداوند، بهترین حکم کنندگان نیست."
"اَلا لَهُ الْحُکْمُ وَ هُوَ اَسْرَعُ الْحاسِبینَ"؛19 "آگاه باشید که حکم و داوری مخصوص اوست، و او سریعترین حسابرسان است."
"اَللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کُنْتُم فیهِ تَخْتَلِفُونَ"؛20 "خدا در روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف میکردید، داوری خواهد کرد."
اقتدار حاکمیت در قیام مهدی علیهالسلام
امام مهدی علیهالسلام ، در اجرای حدود و احکام الهی و مبارزه با ستمگران، قاطعیتی خدائی دارد، چشم پوشی و مسامحه در راه و روش او نیست. از ملامت ملامت گران ابایی ندارد و از هیچ مقام و قدرتی نمیهراسد. قاطعیت وسازش ناپذیری، خصلت همه رهبران راستین الهی است، و در امام مهدی علیهالسلام این خصلت در حد اوج و کمال است.
امام علی علیهالسلام میفرماید:
"وَ لَیُطَهِّرَنَّ اْلاَرْضَ مِنْ کُلِّ غاشٍ؛21] امام مهدی علیهالسلام ] زمین را از هر چه باعث فریب و گمراهی مردم شود، پاک میسازد."
از امام باقر علیهالسلام نقل شده که فرمودند: "لَیْسَ شَأنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ، لا یَسْتَتیبُ اَحَدا، وَ لا یَأْخُذُهُ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ؛22 شیوه [حضرت مهدی علیهالسلام ] تنها با شمشیر است و توبه کسی را نمیپذیرد و در راه اجرای احکام الهی، از ملامت هیچ ملامتگری نمیهراسد."
4 ـ بشارت انبیاء و اولیاء به ظهور قیامت کبری و صغری
قیامت کبری و رستاخیز مهدی علیهالسلام ، به خاطر اهمیتشان، مورد بشارت و نوید همه انبیا و اولیای الهی قرار گرفته، بلکه وجه مشترک همه ادیان الهی است. به خصوص قیام مصلح جهان، که در برخی مکاتب غیر الهی نیز مورد توجه بوده است.
بشارت به قیامت کبری
"وَ اِلی مَدْیَنَ اَخاهُمْ شُعَیْباً فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ اْلآخِرَ"؛23 "و به سوی [مردمِ] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید و به روز بازپسین امید داشته باشید."
"اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَةٌ"؛24 "زمانی که آن واقعه وقوع یابد، [که] در وقوع آن هیچ دروغی نیست."
"یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ"؛25 "ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید، و هر کسی باید بنگرد که برای فردا[ی خود[ از پیش چه فرستاده است."
بشارت به رستاخیز مهدی علیهالسلام
در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان به مصلحی نوید داده شده است که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و به جنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی، استوار خواهد کرد. نوید آن مصلح بزرگ جهان، علاوه بر قرآن مجید، در کتابهای آسمانی چون انجیل، تورات و زبور آمده است.26
قرآن کریم:
"وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ اْلاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ"؛27 "و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد."
تورات:
ـ "خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته گفت: تمام این زمین را که میبینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید.... به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار، هرگاه توانی آنها را شمرد.... ذریت تو نیز چنین خواهد بود.... من هستم یهوه که تو را از کلدانیان بیرون آوردم تا این زمین به ارثیت تو بخشم."28
ـ "اگر چه تاخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد... بلکه جمیع امتها را نزد خود جمع میکند و تمامی قومها را برای خویش فراهم میآورد."29
انجیل:
ـ "همچنان که برق از مشرق،ساطع شده تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد...آن گاه علامات پسر انسان در آسمان پدیدگردد. و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال میآید."30
ـ "کمرهای خود رابسته، چراغهای خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد .... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید پسر انسان میآید."31
زرتشتیان:
ـ "مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جدّ خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند."
ـ "پیامبر عرب آخرین فرستاده است که از میان کوههای مکه ظاهر شود...از فرزندان پیامبر شخصی در مکّه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود میباشد.... از عدل او گرگ با میش آب میخورند و همه جهانیان به آئین مهر آزمای [محمد] خواهندگروید."32
5 ـ زندگی خوب و فراوانی نعمت
در قیامت کبری و صغری، مردان مؤمن و زنان مؤمنه در ناز و نعمت زندگی میکنند و هیچ گونه نگرانی و ترسی آنها را تهدید نمیکند.
زندگی در قیامت کبری
"وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلاَنْهارُ ..."؛33 "و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغهایی درآورَد که از زیر [درختانِ] آن نهرها روان است."
"اِنَّ الاَْبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَاْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا"؛34 "همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد."
"اوُلئِکَ لَهُم جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْاَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ اَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ اِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَی اْلاَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقا"؛35 "آنها کسانی هستند که بهشتهای جاودان برای آنان است، از زیر [قصرها] شان جویبارها روان است. در آنجا با دستبندهایی از طلا آراسته میشوند و جامههایی سبز از حریر نازک و ضخیم میپوشند. در آنجا بر سریرها تکیه میزنند. چه خوش پاداش و نیکو تکیه گاهی."
زندگی در رستاخیز مهدی علیهالسلام
در سلام به حضرت مهدی آمده است: "اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ اْلاَنامِ، وَ نَضْرَةِ اْلاَیّامِ؛36 سلام بر بهاران زندگی مردمان و طراوت روزگاران."
رسول گرامی اسلام میفرماید: "یَتَنَعَّمُ اُمَّتی فی زَمَنِ الْمَهْدِی علیهالسلام نِعْمَةً لَمْ یَتَنَعَّمُوا قَبْلَها قَطُّ یُرْسِلُ السَّماءُ عَلَیْهِمْ مِدْرارا وَ لا تَدَعُ اْلاَرْضُ شَیْئاً مِنْ نَباتِها اِلاّ اَخْرَجَتْهُ؛37 امت من در زمان مهدی علیهالسلام به نعمتی دست یابند که پیش از آن و در هیچ دورهای دست نیافته بودند. [در آن روزگار] آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه ندارد."
6 ـ آشکار شدن باطنها
یکی از موضوعاتی که وجه شباهت بین دو قیام است، بر ملا شدن باطن و درون انسانها است، البته برملا شدن باطنها، در قیامت کبری با قیامت صغری متفاوت است. در قیامت کبری، آشکار شدن درون، کلی و فراگیر است ولی در رستاخیز مهدی علیهالسلام ، ظاهر شدن درون مردم، برای حاکم و والی عادل ـ یعنی امام زمان علیهالسلام ـ تحقق پیدا میکند. پس به قاطعیت و سازش ناپذیری، خصلت همه رهبران راستین الهی است، و در امام مهدی علیهالسلام این خصلت در حداوج و کمال است.
طور کلی میتوان ظهور باطنها را یکی از وجوه مشترک بین دو قیام دانست.
در قیامت کبری
"یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ"؛38 "آن روز که رازها [همه] فاش میشود."
"یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفی عَلَی اللّهِ مِنْهُمْ شَیءٌ"39؛ "آن روز که آنان ظاهر گردند، چیزی از آنها بر خدا پوشیده نمیماند."
"وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ"40؛ "و آنگاه که نامهها گشوده شوند."
در رستاخیز مهدی علیهالسلام
ابان میگوید از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: "لا تَذْهَبُ الدُّنْیا حَتّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنّی رَجُلٌ یَحْکُمُ بِحُکُومَةِ داوُدِ41 وَ لا یَسْئَلُ عَنْ بَیِّنَةٍ یُعْطی کُلَّ نَفْسٍ حُکْمَها؛42 دنیا به آخر نمیرسد تا مردی از من (حضرت مهدی علیهالسلام ) قیام کند و آن مرد شبیه حکم حضرت داود حکم خواهد کرد و از شاهد سؤال نمیکند و حکم هر کس را به او میدهد."
حسن بن ظریف میگوید: در ذهن خود دو سؤال داشتم، آنها را برای امام عسکری علیهالسلام نوشتم و چنین سؤال کردم:
"اِذا قامَ الْقائِمُ وَ اَرادَ اَنْ یَقْضی اَیْنَ مَجْلِسُهُ الَّذی یَقْضِی فیهِ بَیْنَ النّاسِ؟ فَجاءَ الْجَوابُ: سَأَلْتَ عَنِ الْقائِمِ، فَاِذا قامَ یَقْضِی بَیْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ، کَقَضاءِ داوُد، وَ لا یَسْأَلُ الْبَیِّنَةَ؛43
وقتی حضرت مهدی علیهالسلام قیام کرد، از چه مقام و جایگاهی بین مردم رجعت، عمومی نیست، بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت میکنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.
حکم خواهد کرد؟ جواب آمد [و امام در آن جواب فرمود]: سؤال از قائم کردی، پس هر گاه [مهدی علیهالسلام ] قیام کند، در بین مردم به علم خود قضاوت میکند، شبیه قضاوت حضرت داوود و از شاهد و بینه سؤال نمیکند."
7 ـ حیات مجدد
از دیگر وجوه مشترک بین قیامت کبری و رستاخیز مهدی علیهالسلام ، زنده شدن انسانهاست که در قیامت کبری انسانها برای بهرهمند شدن از جزاء و پاداش الهی زنده میشوند و در قیام مهدی علیهالسلام ، مؤمنین به خاطر لذت بردن و مشارکت در حکومت عدل، و کافرین به جهت زجر کشیدن از مشاهده حکومت الهی زنده میشوند.
حیات دوباره در قیامت کبری
"ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ اُخْری فَاِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ"؛44 "سپس بار دیگر در آن [صور[ دمیده میشود و به ناگاه آنان [برپای[ ایستاده مینگرند."
"وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنا هُمْ جَمْعاً"45؛ "و [همین که] در صور دمیده شود، همه آنها را گرد خواهیم آورد."
"وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَاِذا هُمْ مِنَ اْلاَجْداثِ اِلی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ"46؛ "و در صور دمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گورهای خود شتابان به سوی پروردگار خویش میروند."
حیات دوباره در رستاخیز مهدی علیهالسلام
چنانکه در ابتدای مقاله بیان شد، روز رجعت یکی از ایام الله است. در روایات، اقرار و ایمان به رجعت از نشانههای مؤمن ذکر شده است.
برقی از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: "مَنْ اَقَرَّ بِسَبْعَةِ اَشْیاءَ فَهُوَ مُؤمِنٌ وَ ذَکَرَ مِنْهَا اْلایمانَ بِالرَّجْعَةِ؛47 کسی که به هفت چیز معترف باشد، پس او مؤمن است و از جمله آن هفت چیز، ایمان به رجعت را ذکر فرمود."
زنده شدن در رستاخیز مهدی علیهالسلام که به رجعت معروف است، مثل قیامت کبری کلی و فراگیر نیست، بلکه جزئی و نسبی است.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: "اِنَّ الرَّجْعَةَ لَیْسَتْ عامَّةً، وَ هِیَ خاصَّةٌ لا یَرْجِعُ اِلاّ مَنْ مَحَّضَ اْلایمانَ، اَوْ مَحَّضَ الشِّرْکَ مَحْضاً؛48 رجعت، عمومی نیست، بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت میکنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.
رجعت در قرآن
آیاتی از قرآن کریم نشانگر این است که تاکنون در این دنیا رجعت صورت گرفته است. برخی از این آیات را در ذیل میآوریم.
"فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُّمَ اَحیاهُمْ"49؛ "پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپارید، آنگاه آنان را زنده ساخت."
"ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُروُنَ"50؛ "سپس شما را پس از مرگتان حیات بخشیدیم، شاید شکر نعمت [او را] بجا آورید."
این آیه درباره بنی اسرائیل است که گروهی از آنها بعد از تقاضای مشاهده خداوند گرفتار صاعقه مرگباری شدند و مردند، دوباره زنده شدند.
"فَاَماتَهُ اللّهُ مِأَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ"51؛ "پس خداوند، او را (به مدت) صد سال میرانده، آنگاه او را برانگیخت."
این آیه در مورد پیامبری است که از کنار یک آبادی عبور میکرد، در حالی که دیوارهای آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوانهای اهل آن در هر سو پراکنده شده بود، از خود پرسید چگونه خداوند اینها را پس از مرگ زنده میکند، خدا او را یکصد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت: چقدر درنگ کردی؟ عرض کرد یک روز یا قسمتی از آن، فرمود: بلکه یکصد سال بر تو گذشت.52
8 ـ انتقام از ظالمان و ستمگران
انتقام گرفتن از ستمگران و ظالمان به طور مشترک در قیامت کبری در قیامت کبری و قیام مهدی علیهالسلام ، انسانهای مؤمن، به پاداش و رحمت الهی میرسند، و انسانهای کافر و ظالم، به عذاب و کیفر الهی دچار میشوند.
و رستاخیز مهدی علیهالسلام مطرح است. در قیامت کبری و قیام مهدی علیهالسلام ، انسانهای مؤمن، به پاداش و رحمت الهی میرسند، و انسانهای کافر و ظالم، به عذاب و کیفر الهی دچار میشوند.
انتقام خدا از ظالمان در قیامت
"فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ اَحَدٌ، وَ لا یُوثِقُ وَثاقَهُ اَحَدٌ"53؛ "پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او، عذاب نمیکند و هیچ کس چون در بند کشیدن او، در بند نمیکشد."
"اِنَّا اَعْتَدْنا لِلظّالِمینَ ناراً اَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا وَ اِنْ یَسْتَغیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ"54؛ "ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سرا پردهاش آنان را دربرمی گیرد، و اگر فریاد رسی جویند، به آبی چون مس گداخته یاری میشوند."
"اِنَّ جَهَنَّمَ کانَتْ مِرْصاداً، لِلطّاغینَ مَأبا، لابِثینَ فیها اَحْقابا، لایَذُوقُونَ فیها بَرْدا وَ لاشَرابا، اِلاّ حَمیما وَ غَسّاقاً"؛55 "[آری[ جهنم [از دیرباز] کمین گاهی بود، [که[ برای سرکشان بازگشتگاهی است، روزگاری دراز در آن درنگ کنند، در آن جا نه خنکی چشند و نه شربتی، جز آب جوشان و چرکابهای."
تجلی انتقام خداوند در انتقام مهدی علیهالسلام
امام باقر علیهالسلام در بیان شباهتهای حضرت مهدی علیهالسلام با پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: "فَخُرُوجُهُ بِالسَّیْفِ وَ قَتْلُهُ اَعْداءَ اللّهِ وَ اَعْداءَ رَسُولِهِ وَ الْجَبّارینَ وَ الطَّواغیتَ؛56 قیام با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و پیامبر، و جباران و سرکشان [از وجوه شباهت او[ است."
هر کس به هر نحوی به دین اسلام و پیامبر رحمت حضرت محمد (ص) توهین کند مستحق لعنت خداست . پس شما هم پاپ را لعنت کنید و برای تعجیل در ظهور و فرج آقا امام زمان(عج) که پایان دهنده مظلومیت اسلام و مسلمانان است صلوات بفرستید.
شایعه تولد قاتل امام زمان تکذیب شد. ۲۷ شهریور ۱۳۸۵
آیت الله بهجت از مراجع تقلید شایعه دیدن رویای تولدقاتل امام عصر(عج) توسط خود را تکذیب کرد. در روزهای اخیر در برخی مناطق کشور بویژه استانهای اصفهان و آذربایجان شایع شده بود که آیت الله بهجت هنگام وضوگرفتن بیهوش شده و پس از به هوش آمدن و جویا شدن حال ایشان، وی بیان میدارد هم اکنون قاتل امام عصر(عج) به دنیا آمده وهنگام بیهوشی چهره او را درعالم رویا مشاهده کرده است.
به دنبال انتشار این شایعه، حجت الاسلام فاطمی نیا ازشاگردان این مرجع تقلید درملاقات با ایشان موضوع را مطرح و درخصوص صحت این شایعه سوال میکند.به گفته فاطمی نیا، آیت الله بهجت بشدت موضوع این خواب راتکذیب کرده است.
وی که درمسجدآیت الله انگجی تبریز سخنرانی می کرد، توضیح داد: «پس ازشنیدن این شایعه ونگرانیهای پیش آمده ازهدفدار بودن انتشارآن به محضراین مرجع عالیقدر شتافته و در دیدارم با ایشان مسئله خواب رامورد سوال قراردادم که ایشان نیزموضوع را به کل تکذیب فرمودند».
فاطمی نیا با «هدف دار» خواندن انتشاراین گونه شایعات به شایعه پراکنان حمله کرد وهدف نهایی شایعه پراکنان را «خدشه دارکردن مهدویت و فلسفه انتظار» دانست.
وی طراحان وعاملین انتشار این شایعه را «مشتی یاوه سرا» خواند و از مردم خواست درمورد موضوعات اعتقادی هوشیارانه برخورد کنند وبا بینش اسلامی این جریان را ازتحقق اهداف خود بازدارند.
بررسی صدها سال فحاشی مسیحیت به پیامبر اعظم(ص) ۲۷ شهریور ۱۳۸۵
صفحه 1 از 2
دشمنی غرب مسیحی با اسلام، جدای از آن که میراث ماقبل مسیحی در برخورد شرق و غرب دارد، در نخستین قدم، محصول پیشرفت اسلام در محدوده قدرت امپراتوری روم شرقی از یک طرف و نفوذ اسلام در جنوب اروپا از سوی دیگر در قرون نخستین اسلامی بود.
آن زمان هنوز کلیسای ارتدوکس از کلیسای کاتولیک جدا نشده بود و غرب یکپارچه در تاریکی و جهل، روزگارش را سپری میکرد. در تمام این دوره آنچه غرب از اسلام میدانست، بسیار اندک و بر اساس دشمنی تمام عیار با آن بود. غرب تا قرنها پس از آن، نه ترجمهای از قرآن میشناخت و نه با شخصیت حضرت محمد (ص) آشنایی داشت. مبنای قضاوت آنان از اسلام ومحمد (ص) افسانهها و شایعات پوچی بود که مبلغان بی سواد وابسته به کلیسا میان مردم منتشر میکردند.
غرب در تمام این مدت، محمد را به نام «محوند» میشناخت و این کلمه را – نعوذ بالله مساوق با شیادی و دروغگویی میدانست. در این دوره بود که به گفته یک محقق، «اسامی محوند یا در مواردی محون، محومت و در فرانسه ماحون و در آلمانی ماخمت که با مفاهیمی چون دیو و عفریت و بت مترادفند - از جمله نامهایی بودند که توسط نویسندگان دورههای نمایشی مسیحی و داستانهای عاشقانه و حماسی (رومانس) اروپای سده دوازدهم ابداع شدند».
در تمام قرون وسطی، حضرت محمد (ص) مظهر شیطان و دجال شناخته میشد و بدترین و رکیک ترین افسانهها توسط کلیسا در باره حضرت ختمی مرتبت میان مردم اروپا انتشار مییافت.
و درست همین حس بود که جنگهای صلیبی را به هدف بازپس گیری سرزمینهای مسیحی از دست مسلمانان به راه انداخت و برای دو قرن و نیم به نام جهاد مقدس و با علامت صلیب، عامل قتل صدها بلکه میلیونها انسان شد.
این زمان بردن نام محمد (ص) همراه با دشنام و هتاکی بود و کسی آن اسم را بدون پسوندهای دشنام گونه نمی آورد. در اثر شاعر انگلیسی ویلیام لنگلند با عنوان Piers Plowman که سال 1362 میلادی به چاپ رسیده «محمد (ص) را میبینم در حالی که در میان نیروهای دوزخی در اسفل دوزخ جای دارد». در این متن، محمد، یک کاردینال بدعت گزار است که در عربستان مرتد شده و آیینی درست کرده است. از نظر این شاعر، محمد (ص) طلایه دار خیل دجالهاست.
یک صد و پنجاه سال پس از آن شاعر انگلیسی، ویلیام دَنبار شاعر اسکاتلندی، محمد (ص) را رئیس تشریفات جهنم وصف میکند.
در این دوره، داستانهای حماسی که در آنها به ستایش اروپا پرداخته میشد، فراوان ساخته شد و دشمن مشترک در همه آنها، مسلمانان بودند. در برخی از این داستانها آمده بود که محون یعنی همان محمد(ص) حکم بتی را دارد که ساراسنها – یعنی مسلمانان - آن را پرستش میکنند و مثل مسیحیان که خدای پدر را و یهودیان که یهوه را به کمک میخوانند آنان هم دست به دامن محون میشوند. بدین ترتیب محمد (ص) در ترانهها و متون نمایشی قرون وسطایی اروپا به عنوان یک بت تصویر میشد.
از همه اینها شگفت تر آن که در زبان انگلیسی واژه «ممتری» ( Mammetry) از محومت گرفته شده و معنای آن پرستش مجسمهها و تصاویر و یا همان بت پرستی است.
از رکیکترین نوشتههای غرب مسیحی، «کمدی الهی» دانته است. دانته در این کمدی که آن را تحت تأثیر شکستهای صلیبی نوشته است، - نعوذ بالله - حضرت محمد (ص) را چون گناهکاری که با دستان خود سینه چاک شده اش را از هم میدرد به تصویر کشیده است. از نظر دانته، گناه محمد عبارت بود از: ترویج مذهب دروغین، دعوی نزول وحی که نوعی شیادی کفرآمیز بود و بذر اختلاف را در جهان پاشید.
در آستانه قرون جدید، مهم ترین تهدید برای اروپا، ترکان عثمانی بودند. شکستهای فاحش غرب مسیحی که به سقوط مرکز کلیسای ارتدوکس به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453 منجر شد، بار دیگر شعلههای خشم نویسندگان کلیسایی را علیه شخصیت حضرت محمد (ص) بر افروخت. غربیها تقریبا تا قرن هیجدهم بلکه نوزدهم، هیچ تلاشی برای شناخت شخصیت واقعی آن پیامبر (ص) انجام ندادند.
تاریخ جهان اثر هیگدن – یک راهب بندیکتی – که فقط سه بار به انگلیسی در سالهای 1387، 1495 و 1527 ترجمه شد، داستان کبوتری را میآورد که محمد (ص) او را تربیت کرده بود تا برای دانه بالای سرش پرواز کند و او را روح القدس خوانده بود که به او وحی میفرستد. داستان دیگر، داستان شتری است که محمد (ص) تربیت کرده بود که فقط از دست او غذایش را بگیرد. محمد (ص) قرآن را بر گردن این شتر آویخته بود و وقتی نزدیک او میشد، زانو میزد و محمد آن را میگرفت و به مردم میگفت که این پیامی آسمانی است. جذابیتهای جنسی از دیدگاه هیگدن، یکی از راههایی است که محمد (ص) برای تضعیف مسیحیت و تقویت اسلام انتخاب کرده بود.
لوتر به رغم آن که تلاش کرد تا پاپ را مظهر «دجال» بداند و بدین ترتیب این نام را از حضرت محمد (ص) برداشت، در این باره اصرار مداوم داشت، باز هم تلاشی برای شناخت درست از اسلام و حضرت محمد (ص) نداشت و همچنان او را آماج حملات تند خود قرار میداد.
در حالی که در قرن نوزدهم، نوشتههای کسانی مانند کارلایل یا واشنگتن اروینگ تلاش میکردند تا نقش حضرت محمد (ص) را در کاروان تمدن بشری نشان دهند، یا گوته که تصویری زیبا از محمد (ص) در اشعارش نشان میداد، از نظر کلیسا مطرود و محکوم بود. آثار فراوانی که شماری از روشن اندیشان این دوره در باره اسلام نوشتند، از نظر کلیسا آثار ممنوعه و در شمار کتب ضاله به حساب میآمد.
بدین ترتیب میتوان دریافت که گرایش به دشمنی با اسلام و محمد (ص) در بنیاد کلیسای کاتولیک ریشه دارد و پاپها و قیصرها در ادوار مختلف، دشنام به محمد (ص) را به عنوان قافیه اصلی نوشتههای خود انتخاب میکردند.
در یک دوره کوتاه، و بیشتر در قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم غرب توانست آثاری عرضه کند که با نگاهی واقع بینانه تر به اسلام نگاه کند، اما حتی آن آثار هم به استثنای اندک، به هیچ روی تمایلی به دادن امتیازات اساسی به اسلام نداشت. داستان شرق شناسی، خود افسانه دیگری است که به قول ادوارد سعید، کنه و بُنهش، تحقیر شرق برابر غرب است.
به نظر میرسد، امروز غرب به همان نقطه بازگشته است. این تصادفی نیست که بوش پس از 11 سپتامبر بحث جنگ صلیبی را مطرح میکند. چند سالی بعد از آن، آن کاریکاتور وحشتناک در باره حضرت محمد (ص) کشیده میشود. و امروز پاپ که خود و کلیسایش را مظهر آرامش و صلح میخواند، این چنین به آتش جنگی که غرب مسیحی و نظامی شعله ور کرده، دامن میزند.
البته و صد البته، تصور این که پاپ بدون برنامه این مسائل را مطرح کرده، تصوری واهی است. به طور قطع، دانشمندان و سیاستمداران ما باید اهداف اصلی این قبیل اظهارات را روشن کنند، اظهاراتی که باز هم میتواند رسالت سربازگیری برای القاعده را بر دوش بکشد، و زمینه برخوردهای بیشتر دنیای اسلام را با غرب تا بن دندان مسلح فراهم کرده و همه انرژی دنیای اسلام را به میدان کشیده و و آن را به هدر دهد.
یکی از جنایتکارانه ترین اقدامات غرب مسیحی، آن است که دشمنی میان یهودیان و مسلمانان را با ایجاد اسرائیل پدید آورد و امروز آقایی خود را با جنگهای میان این دو گروه بر همه تحمیل میکند. یهودیان که قرنها در شرق با مسلمانان زیست مسالمت آمیز داشتند، فریب غرب مسیحی را خورده و اینچنین در جنگی که عاقبت آن بر هیچ کس روشن نیست، فرو غلتیدند. این را باید یکی از اساسی ترین جنایات غرب در حق مسلمانان و یهودیان دانست.
بدون تردید مسؤولیت هر نوع خشونت ناشی از این اقدامات غیر مسؤولانه متوجه دستگاه عریض و طویل کلیسای کاتولیک و در رأس آن پاپ بوده و مسلمانان باید با درک درست شرایط، اجازه ندهند باز هم دنیای اسلام دچار محدودیتهای بیشتر شود.